آره عزیزم با خوده خودتم!!!!
وقتی قصد کـ.ـون یکیو میکنم وازلین میزنم و میندازم رو فاز مستی
حس اون فروشنده کصکشی رو دارم که با شوخی و خنده و دادا بازی یه شروار رو میکنه تو پاچه یه بدبختی که نمیدونه چی به چیه
نکته آموزنده داشت خو^_^
ديشب رفته بودم برای يکی از دوستان خجالتی از داروخونه کـ.ـاندوم بگيرم. رفتم تو و به اون خانوم جذاب (اون سمت راستيه) گفتم سلام خانوم، ببخشيد يه بسته کـ.ـاندوم ميخواستم.
گفت چی باشه؟ گفتم فرق نميکنه فقط جنسش خوب باشه
زنه يه بسته رو نشون داد گفت اين جنسش خوبه، تضمين شدس.
گفتم تضمين؟ گارانتی؟ يعنی اگه طرف حامله شد بچه رو شما بر ميدارين؟
هيچی ديگه از داروخونه انداختنم بيرون
نوید_ بر گا رفته
اگه هست بیاد از من خوشش بیاد :-))
به دخدره میگم : عاشقتم دوستت دارم عزیزم
میگه :
" اه این سوسول بازیا چیه ؟ الان میام خونتون منُ بُکُن "
ینی دختر به این با شعوری کمه:))
موهاش که همیشه پریشونه.
خونوادشم که تـ.ـخمیه.
همسایشم که کونه.
بهترین رفیقشم کـ.ـُسِ
یه بارم با صغری(دوس دخدر سابقم) تو پارک نشسته بودیم رو نیمکت و داشتیم لاو میترکوندیم ، یهو دیدم دو تا مامور دارن میان سمتمون ،قبل اینکه
مارو کنار هم ببینن خودم رو از صغری جدا کردم ولی بازم اومدن سمتِ ما و مامور پرسید: خانوم و آقا نسبتشون چیه ؟
قبل اینکه صغری حرفی بزنه گفتم:
نسبتی نداریم ، آشناییتی هم نداریم ، فقط رو یه نیمکت نشستیم، اینم جرمه ؟
گفت نه شازده چه جرمی باشه، گوشیاتونو لطف کنید فقط...
به من گفت شمارت چنده ؟!
شماره ی منو با گوشی صغری گرفت رو گوشی صغری نوشت
" عشقم "
به صغری گفت شما همه ی غریبه ها رو عشقم سیو میکنی ؟!
شماره صغری رو با گوشی من گرفت ...
رو گوشی منم افتاد : " خِـپل "
گفت خواهر من آخه واسه چی با همچین پسری رفیق میشی ؟
ببین شماره شمارو چی سیو کرده... !!
+مامور ِخایع مال ِ لـآشی، هـنوز شاکیم از دستش ..!>_<
همفري بوگارت : چشمات اذيتت نميكنه ؟
لورن باكال : نه !!!!
بوگارت : ولي پدر منو در آورده..!
لورن باكال : خب به کیـ.ـرم
بوگارت : کُص ننت
يه روز به لقمان گفتن بده بكنيم
لقمان گفت جاکشا من بي ادبم كـ.ـوني نيستم كه :|!!
تعداد صفحات : 8